دلی افسرده دارم سخت بی نور...

میخک ۲ ۲

دوگانه‌ی اربعین/غزه

"بجای بریز و بپاش و اسراف اون همه غذا تو اربعین، به بچه‌های غزه غذا بدیم ‌که دارن از گرسنگی می‌میرن." 

 

می‌دونید، بیشتر از اینکه این شبهه برام عجیب باشه آدم‌هایی که این شبهه براشون تازگی داره برام عجیبن. طبیعتا مخاطب این شبهه کسایی هستن که هم حامی آرمان فلسطینن هم معتقد به اربعین، وگرنه که کسی بیرون گود باشه اصلا براش هیچکدوم مهم نیست. یه نفر داخل گود چطور می‌تونه با مدل شبهات "بجای" آشنایی نداشته باشه و نسبت بهش مقاوم نشده باشه؟ ما از وقتی چشم باز کردیم در زیر رگبار شبهات "بجای این کار درست بهمان کار درست‌‌تر رو انجام بدیم"طور بودیم. 

بجای اینکه به غزه دلسوزی کنی دلسوز مردم نیازمند هم‌وطنت باش

بجای مرگ بر اسرائیل گفتن بگو مرگ بر مسئولِ داخلی ظالم و ضد مردم

بجای قربونی گوسفند تو عید قربان درخت بکار

بجای حجاب حیا داشته باش

بجای چادری که نمی‌تونی رو سرت نگه داری و هی سر می‌خوره و به دست و پات می‌پبچه عبای گشاد با روسری بزرگ و پوشیده بپوش

بجای گریه برای امام حسین رفتارت حسینی باشه 

بجای روشن کردن چراغ مسجد چراغ خونه‌ی خودت رو نذار خاموش شه 

بجای اعمال مستحبی اعمال واجب رو انجام بده

و...

 

اونقدر از این "بجای"ها و شبهاتی که از این مدل تفکر ریشه گرفتن شنیدم که حساسیت پیدا کردم. تازگی‌ها هم ادبیاتش بیشتر به شکل "پس فلان مسئله چی؟" رواج داره. حرفه‌ای‌تر ها بجای "چی؟" خودشون قضاوتشون درمورد نظراتتون رو به شما نسبت میدن. به همون ترتیب بالا بخونید

پس نیازمندهای هم‌وطن چی؟ اونها برن بمیرن هم مهم نیست فقط مردن مردم غزه مهمه؟

پس تمام مسئولین داخلی پاک و مطهرن و فقط اسرائیل جنایت کرده؟

پس کمبود اکسیژن و نیاز به درخت‌کاری و احیای محیط زیست و... هیچ اهمیتی نداره؟ 

پس حیا از نظر شما کشکه و هرکس یه تیکه پارچه سرش باشه هرچی هرزگی داشته بازهم آدم بهتریه؟

و....

 

 

اگه می خواید از این مدل شبهات بسازید بیایید یه تکنیک یادتون بدم. هرچی قضیه رو احساسی‌تر کنید موفق‌ترید. اخه جوابش یه دو دوتا چهارتای عاقلانه است، دوز احساسات که غلیظ شد دیگه منطق به قوت قبل کار نمی‌کنه. ظاهر کار هم خب انصافا فریبنده است دیگه. بجای عمل مستجب عمل واجب رو انجام دادن مگه کار بدیه؟ بجای کار درست کار درست‌تر رو کردن مگه اشتباهه؟ حالا شما بیایید پیاز داغش رو زیاد کنید. وای که سیستان بلوچستان غریب مانده، آه که محیط زیست از دست رفت، خاک عالم بر سرمون که ظاهر رو بر باطن اولویت می‌دیم و... بعد قشنگ بشین روضه بخون. پی تکنیک چی شد؟ روضه‌ی سوزناک :)

 

اگه با این شبهات مواجه شدید و می‌خواید جواب بدید فقط یک کلام:

انسان نورمال می‌تونه و اصلا باید بتونا که هردو رو باهم پیش ببره. دوگانه‌ای وجود نداره. در ۹۵ درصد مواقع هیچ تعارضی نیست، هیچکدوم مانع اون یکی نیستن. انجام دادن الف دست و پای شما رو نمی‌بنده که ب رو انجام ندید. اون ۵ درصد هم با مدیریت قابل حله. 

تو کانالم یه بار نوشتم که عاشق یمنم. سریع بهم گفتن پس ایران چی؟ به خدا خنده‌ام گرفته بود. این ذهن‌هایی که تو این دوگانه‌ها گیر کردن واقعا خنده‌دارن. به خدا کسی که برای غزه دل می سوزونه لزوما به سیستان بلوچستان بی‌تفاوت نیست. من نمیگم قطعا اینطور نیست، میگم سریع نتیجه‌گیری نکنید برای خودتون. تا دیدید یکی پست از غزه گذاشت درجا نگید چرا دلت به سیستان نمی‌سوزه؟ از کجا می‌دونی نمی‌سوزه؟؟؟ کسی که گوسفند قربونی می‌کنه موقع کاشتن درخت دستش فلج نمیشه. کسی که برای امام حسین گریه می‌کنه مغزش با این گریه آکبند نمیشه. کسی که میگه خواهرم حجابت وکیل مدافع اون چادری‌های بی‌بند و بار نیست. کسی که مستحبات انجام میده لزوما از واجبات غافل نمونده. 

 

اینکه دوگانگی ساختن غلطه بجای خود. هدفت اینه که اون کار درست‌تر مغفول نمونه؟ اینکه واجبات زمین نمونن؟ واقعا دلسوزی؟ بیا برات راهش رو یاد بدم.

بگو: آفرین که این کار درست رو انجام میدی، دمت گرم، عالی هستی، همین طور ادامه بده. راستی فلان کار درست دیگه رو هم در ادامه مسیر درجه یک بودنت می‌تونی انجام بدی

مثال بزنم؟

تو چقدر انسان پاک و دلسوزی هستی که تحمل گرسنگی بچه‌های بی‌گناه غزه رو نداری. چه روح لطیفی داری که اینقدر با دیدن تصاویرشون بهم می‌ریزی. منم براشون دعا می‌کنم. منم همراه و همدلتم. راستی، تو که اینقدر دست به خیری، تو که اینقدر بخشنده‌ای، این شماره کارت رو هم داشته باش. اینجا برای بی‌بضائت‌های سیستان بلوچستان هم دارن کمک جمع می‌کنن. اگه بتونی براشون از بقیه هم پول جمع کنی دیگه خیلی مشتی هستی

 

به خدا از سگ کمتره کسی که از غزه استوری گذاشته، شما اینطوری باهاش حرف زدید و کمکتون نکرده! اگه دلسوز سیستان بودی این مدلی می‌گفتی! اما بجاش چی کار کردی؟ سریع جنگ ساختی و مجبورش کردی پشت جبهه علیهت سنگر بگیره. درجا بهش توپیدی که: پس سیستان چی؟ دلتون فقط واسه هم‌وطن نمی‌تپه فقط برای سنی‌هایی که دشمن شیعه‌آن می‌تپه؟ لابد دلیل دلسوزی‌ات هم اینه که جیره‌خوار نظامی و منافعت اینطور اقتضا می‌کنه 

این حجم از قضاوت رو ببینید تو رو خدا... این حجم دشمن‌سازی سر هیج و پوچ رو ببینید... برای همینه که نسبت به دوگانه سازی حساسیت دارم و با دیدنش کهیر می‌زنم...

 

یه اصل کلی بگم؟ به تعداد آدم‌ها راه برای رسیدن به خدا وجود داره :) 

شما حق ندارید بگید این راهی که اومدی رو برگرد از اون یکی راه که درست‌تره بیا. حق ندارید بگید صدقه‌هات رو به غزه نده! بیا به فلان‌جا پول بده.

دو حالت داره:

یا اون آدم اهل صدقه دادن بوده همیشه، پس خیلی بیشتر از تو از قبل تو به هم‌وطن‌هاش صدقه داده. که خیییلیییی‌ها اینطوری هستن!

حالت دوم اینکه اهل صدقه نبوده! اهل دلسوزی برای بقیه نبوده. شدت مظلومیت غزه دلش رو لرزونده وگرنه قبل این پولش رو می‌ذاشته جیبش و راحت زندگی‌اش رو می‌کرده. آدمی که تاحالا برای بقیه خرج نکرده بوده، تاحالا انفاق نکرده بوده، یه قدم بزرگ برداشته!!! در خودش یه تغییر بزرگ ایجاد کرده!!! زنی که تا الان تمام پس‌اندازه‌اش رو طلا روی طلا می‌خرید چند کیلو النگو داشت و هرچی گدا تو شهرش از گرسنگی می‌مرد به کتفش نبود، امروز برای سیر کردن یه گرسنه اون طلایی که جون و دلش بود رو فروخته! به خدا معجزه است! شروع یه سبک زندگی بهتره. ناراحتی چرا از راهی که تو می‌پسندی شروع نکرده؟ ناراحتی از اینکه چرا اولین صدقه‌ی بزرگ عمرش برای چیزی که تو می‌پسندی نبوده؟ غلط می کنی!!! تو کی هستی که قضاوت کنی شروع مسیر دست به خیر شدن هرکس باید چطوری باشه. دلسوزی؟ راه حلش رو بالاتر گفتم. بیا یادش بده کجا انفاق کنه از این به بعد. این زن دیگه بت طلا براش شکست. الان وارد مسیر رسیدن یه خدا شد. از این به بعد اوکی راهنمایی‌اش کن که کجا بیشتر نیازه و کجا نیست. در ادامه راهنماش باش. همونطور که من میرم به دخترهای کم حجابی که اومدت هیات میگم: تو که دلت امام حسینیه، بیا و ظاهرت هم امام حسینی کن. 

وگرنه حق نداری که سرکوفت بزنی!!!! حق نداری که تعیین تکلیف کنی: راه تبدیل شدن تو به یه انسان بخشنده و باخدا باااایییییدددد اونی که من میگم باشه!!! اینطوری از کاری که کرده پشیمون و دلسرد میشه هیچ، دلیلی هم نداره بیاد کاری که تو می‌گفتی رو بکنه. دیگه دلش سرد شده خب. انگیزه‌اش مرده.

 

 

در راستای: به تعداد آدم‌ها راه برای رسیدن به خدا هست، بزرگترین اتوبان برای رسیدن به خدا امام حسینه :) کر و کور و کچل همممممممهههههعه رو راه میده. کشتی نجات امام حسینه. همه‌ی غرق شده‌ها رو از دریای ظلمت نجات میده. تو دم و دستگاه امام حسین همممممممههههه جور آدمی راه داره. عشقش رو تو دل همه می‌اندازه امام حسین. برای همینه که هیاتی مشروب خوار داریم. هیاتی ریاکار دروغگو داریم. هیاتی نمازنخون داریم و... بدتون میاد؟ معذرت می‌خوام ولی کی هستید که بدتون بیاد یا نیاد؟ کسی نظر شما رو پرسید؟ درسته ابزار گناه رو نباید بیارن و حرمت بشکنن ولی شخص گناهکار منع ورود نداره. ولو حق الناس گردنش باشه، ولو به هیچ اصول دینی پایبند نباشه، اصلا یه کسایی میان هیات خود خدا رو هم قبول ندارن :)))

من تاییدشون می کنم؟ نه والله! نه بالله! فقط میگم اینا هم وارد مسیر رسیدن به خدا شدن. تا لحظه‌ای که امام حسین پاشون رو از هیات نبریده یعنی به توبه‌اشون امید داره. خودت امام حسینی واقعی هستی؟ دست امام باش و دستشون رو بگیر. امر به معروفشون کن. هدایتشون کن. راهنمایی کن. سعی کن راه درست رو نشونشون بدی. 

 

 

 

داخل پرانتز_ اگه تا اینجای پست رو خوندید لطفا یه کامنت خالی بفرستید. فکر می‌کنم هیچکس نمی‌خونه این همه حرف رو و فقط برای خودم می‌نویسم. اگه مخاطب ندارم دلم می خواد بدونم. باتشکر :`) _پرانتز بسته. 

 

 

 

بیاییم سر وقت عنوان 

اولا اسراف در هر شرایطی همیشه‌ی خدا گناه بوده و هست. اون اصلا بحثش جداست. اسراف باید از اربعین حذف شه، و با آموزش و فرهنگ‌سازی در خود اون مسیر میشه حذفش کرد نه هیچ راه دیگه‌ای. این رو بذاریم کنار

دوما، برای اکثریت زائرها دوگانه یا اربعین برم یا پولش رو بدم غزه غلطه. هرکس که من اطرافم می‌شناسم که اربعین رفته تا تونسته به جبهه مقاومت پول فرستاده. این پول فرستادن مانع نشده. هم هزینه اونقدر بالا نیست هم اکثریت در اون حد وسع دارن الحمدالله. 

سوما، اگه صرفا مالی نگاه کنی شاید برای بعضیا این دوگانه پیش بیاد. اما اگه هدفت کمک به غزه است نه صرفا مالی که اتفاقا اربعین یه بستر فوق العاده برای کمکه!

 

یه لحظه بیا از بالا نگاه کن. این ۲۰ میلیون نفر اراده کنن اسرائیل رو محو و نابود می‌کنن! اراده کنن آمریکا رو دو سوته پرت میکنن بیرون. ۲۰ میلیون کم نیست! ۲۰ میلیون عاشق که حاضرن به عشق امام سخت‌ترین شرایط رو تحمل کنن. ۲۰ میلیونی که تو این شرایط پا میشن میرن عراق کم کسایی نیستن! اینا جنگی بیمه! یلی بیمه!

پس چرا این کار رو نمی‌کنن؟ یادتونه گفتم دم و دستگاه امام حسین اتوبانه؟ خیلی‌ها جز عشق به امام حسین هیچی ندارن! امام کشوندتشون اینجا، یه کلاس معرفت چند کیلومتری! اینا تشنه‌ی معرفت اومدن! غیر اربعین کجا می خوای این همه عاشق تشنه‌ی معرفت رو باهم پیدا کنی؟ تازه ثابت کردن که حاضرند سختی بکشن بخاطر معشوق.

حالا تو برو ثابت کن فلان کار رو بکنی معشوق ازت راضی‌تره. برو بهشون بگی حمایت از مظلوم رسم امام بوده و هست. ثابت کن یهود دشمن‌ترین دشمن اهل بیت بوده و هست. یادشون بده چطور با یهود بجنگن. کالاهاشون رو تحریم کنن، پول برسونن، دولت‌هاشون رو تحت فشار بذارن، هسته مقاومت تشکیل بدن و... تا این ۲۰ میلیون نفر اراده نکردن چیزی تغییر نکنه. بهترین محل ساخت اراده براشون همبن مسیر اربعینه. 

 

چهارما، موکب‌دارها یا یه قسمت قابل توجهی از پولشون رو دادن به غزه و امسال ساده‌تر میزبانی می‌کنن که باید با صبوری و قدردانی تشویقشون کنی تا شرمنده نشن که چرا توفیق میزبانی مفصل ازشون گرفته شده. یا ندادن غزه. تو میخواستی بدن غزه دیگه مگه نه؟ راهش اینه تو خونه‌ات بمونی؟؟؟ یا اینکه بری جلو باهاشون حرف بزنی و متوجهشون کنی؟؟؟؟ 

 

پنجما، هدف متعالی ما سیر کردن کودکان غزه نیستا!!! هدف اصلی بیرون پرت کردن شیطان بزرگ و حروم‌زاده‌اش از منطقه است. دیدتون رو بسته نکنید. زخمی که اربعین به دشمن‌های تشییع میزنه خیلی پررنگتر از این حرفاست. جنگه، تو جنگ دشمن رو نباید تقلیل داد. نباید تک جانبه جنگید 

 

ششما، جنگ فرهنگی رو فراموش نکنیم. اربعین محل تبلیغه. اینو فرقه‌های انحرافی و نوظهور خوب فهمیدن و تو اربعین بازار تبلیغشون داغه. ما هنوز نفهمیدیم. اربعین فرصت جذبه. فرصت معرفی باورهامونه. چه معنی داره آدم بگه چون فلان تعداد گرسنه وجود دارن ما کار فرهنگی نکنیم؟ مکتب امام حسین رو ترویج ندیم؟ این هم از اون دوگانه سازی‌هاست...

 

هفتما، اربعین فرصت برای اتحاد ملت‌ها و ایجاد ارتباطه. فرصت معرفی ایران و همدل کردن ملت‌های دیگه با ایرانی‌ها. بابا از کجا معلوم چهار صباح دیگه امریکا یه کشور مسلمان اطراف رو نندازه به جون ما؟ اگه مسلمان‌های اونجا بدونن ما واقعا چطوری هستیم، اگه دروغ‌هایی که پروپاگاندای غرب علیهمون میگه رو خنثی کنیم که دیگه ملتشون دل به این جنگ نمیده! برای امنیت اینده خودمون بهتره مردم کشورهای اطراف خواهان جنگ با ما نباشن!!!

پارسال به لطف زبان مادری‌ام با سایر کشورها ارتباط می‌گرفتم. جالبه ترکی از عربی رایج‌تر بود تو مسیر، با عراقی‌هایی که ترکی بلد بودن حرف می‌زدم. یادم نمیره خانومی بود که داعش خونه زندگی اش رو گرفته بود و سال‌ها آوارگی کشیده بود و عزیزانش به دست داعش کشته شده بودن و... همین خانم حاج قاسم رو نمی‌شناخت :) و نمی‌دونست ایرانی ها تو عراق علیه داعش جنگیدن:) کی قراره به این خانم حقیقت رو بگه؟؟؟ کی قراره حاج قاسم رو بهشون بشناسونه؟؟؟ تو صحن حضرت زهرا با چند دختر افغانستانی که تمام عمرشون ساکن امریکا بودن آشنا شدم. کی جز ما می‌تونست بهشون فرهنگ ایرانی رو معرفی کنه؟؟؟ تو موکب کربلا یه کاروان از آذربایجان اومده بود که به ایران بد و بیراه می‌گفتن. کی غیر ما می‌تونست یادشون بندازه که ریشه‌اشون ایرانیه و دارن به وطن واقعی خودشون ناسزا میگن!!! وقتی دروغ‌هایی که حکومتشون علیه ایران گفته بود رو تعریف می‌کردن کی غیر ما می‌تونست واقعیت‌های ایران رو بهشون منتقل کنه؟؟؟

 

هشتما، خودم می‌دونم اعداد فارسی تنوین نمی‌گیرن. غلط مصالحه منم گفتم :دی

 

نهما، انگشتم درد کرد از بس نوشتم. ان‌شاالله بعدا میام بازنویسی می‌کنم. غلط های املایی تایپی و... رو به بزرگی خودتون ببخشید. اگه مطالبم پراکنده و بی ارتباطه ببخشید. درد دلم باز شد دیگه نتونستم جلوی خودم رو بگیرم. :`)

میخک ۱۵ ۹

صراط اعتدال

یکی میگه اربعین زیارت امام حسین (ع) رو سیاسی کرده، درست نیست

یکی میگه اربعین شده زیارت معنوی خشک خالی، بدون توجه به بعد اجتماعی و سیاسی قیام امام حسین (ع)، درست نیست

یکی میگه اربعین فقط بازار شور بدون شعوره و جائیه که مردم جوگیر از اصل دین دور میشن و غرق فرعیات، درست نیست

یکی میگه تو اربعین که فرصت نمیشه آدم یه دل سیر زیارت کنه و با عشق امام مست بشه، تو اربعین از زیارت پرشور عاشقانه و خلوت با ضریح خبری نیست، و این درست نیست

 

اومدم جواب بدم بهشون؟ دلیل بیارم؟ معلومه که نه. قربون امام حسین برم، مگه من بلدم حساب کتابش رو توضیح بدم؟ فقط اومدم یه پیشنهاد بدم: 

یه بار، فقط یه بار دل بدید به اربعین. یه بار غرق بشید تو تجربه اربعین. جواب سوالاتتون رو خود به خود می‌گیرید. من الان بیام بگم "نه این‌طوری که فکر می‌کنید نیست" چیزی عوض نمیشه. خودتون باید لمسش کنید...

 

میخک ۴ ۶

خسته‌ام آقا به علمدار بطلب...

یه بار دیگه تو بین الحرمین زار بزنم

یه بار دیگه زیر سقف حضرت عباس نماز بخونم

یه بار دیگه فرصت داشته باشم با شیعیان کشورهای دیگه گپ بزنم و براشون از حاج قاسم بگم

یه بار دیگه عکس شهدای قدس رو بزنم کیفم و هرچی خادم‌های کاظمین منعم کردن گوش ندم 

یه بار دیگه کف پاهام تاول بزنه 

یه بار دیگه بتونم به بچه‌های عراقی هدیه بدم و قربون صدقه دست و دلبازی‌اشون برم

یه بار دیگه بشینم پای قصه‌ی زندگی کلی زائر جورواجور که هرکدوم از یه گوشه جهان از فرهنگ و خانواده و گذشته کاملا متفاوت اومده بودن 

یه بار دیگه مست تماشای سیل عشاق بشم

یه بار دیگه تو سامرا از دلتنگی حضرت یار زجه بزنم 

یه بار دیگه....

خواهش می‌کنم...

می دونم آدمی‌زاد به همه‌چیز عادت می‌کنه.... خواهش می‌کنم نذار عادت کنم... نذار درد نکشم... نذار حالم خوب باشه... نذار عشقت از سرم بیفته... تو رو خدا... ولم نکن... 

بزرگترین گردهمایی شیعیان... اونم وقتی دشمن‌ترین دشمنان اهل بیت مستقیما و علنا تهدیدمون کردن... تو رو خدا حضور تو این صف‌کشی علیه اشقیا رو ازم نگیر... اگه تو اربعین امسال شهید بدیم و من سر و مر و گنده تو خونه بمونم.... دیوونه میشم... امسال می‌تونم با یه پیاده‌روی ساده وحشت به دل خبیث‌ترین موجودات روی زمین بندازم... این فرصت رو ازم نگیر خدا... بذار برم تو مایه داد بزنم مرگ بر اسرائیل... بذار تو کربلا فریاد بزنم الموت لرزید الزمان... حتی عربی‌اش رو هم درست حسابی بلد نیستم ولی یاد می‌گیرم... بندم نکن تو این خونه‌ی امن و امان... وقت پیکاره، من خاک بر سر رو زمین‌گیر خونه و زندگی نکن... 

میم سین بنر منطقه‌ی ما رو با خودش برد اربعین. دیروز راه افتادن، بنر رو هم برد که هرجا تو مایه تونست بچسبونه به دیوار و روایتگری کنه... لال بشه زبونم اگه تو این روزها به درد روایتگری جنگ حق و باطل نخوره... خاک تو دهنم که برای چرت و پرت گفتن باز میشه اما اونجا که باید برای مخاطبی که باید برای محتوایی که باید نه... چقدر میم سین رو مسخره می‌کردم من... درد و بلای میم سین و امثال اون بخوره تو سر شکسته‌ی من... 

الان وقت موندن نیست... بمونم که اسرائیل بگه تهدید کردم و یه نفر نیومد؟ الان که تهدید شدیم و صهیونیست‌های کثافت برامون شاخ و شونه کشیدن باید چند برابر بریم... مگه من پا شکسته همیشه نمی‌خواستم تو راه کربلا بمیرم؟ پس الان چرا نشستم...

الان نباید ایران موند... نباید...

میخک ۳ ۳

ولی صدای زنگ گوشی من هنوز "گفته بودی اربعین میام کرب‌و بلا"ست

امسال دوریم از تو، لابد حکمتی دارد

باشد، ولی عاشق دل کم‌طاقتی دارد

 

 

مشتاقی و مهجوری و دلتنگی و دوری

این قسمت ما بود،هر کس قسمتی دارد

 

 

جز آه چیزی در بساطم نیست، اما آه...

گویند آهِ دلشکسته قیمتی دارد

میخک ۶ ۵

یه نفرین بکنم و برم

آی مسئولی که هر سال فقط و فقط ایام اربعین برای کارمندهات یه دوره‌ی مهارت‌افزایی شغلی اجباری برگزار می‌کنی و ۳۵۵ روز باقی مونده سال هیچ برنامه‌ی توانمندسازی براشون نداری؛ فارغ از اینکه این ده روز دوره کیفیت داره یا نداره، تف تو وجودت. همین :/

 

پ‌ن: می‌دونم که اگر اراده می‌کردن زمان دیگه‌ای (هر وقت سال که بخوان) برگزارش کنن هیچ مانع جدی‌ای نداشتن. اما... 

میخک ۰ ۷

روزانه‌نویسی جنگی۳

همشهری‌امون ۸ میلیارد از موساد گرفته بوده که سد شهر رو منفجر کنه. قبل عملیات انفجار دستگیرش کردن خدا رو شکر، ولی برام سوال شد مظنه سد شهرهای دیگه چقدره؟ نسبت به جمعیت شهر حساب میشه یا نسبت به گنجایش سد؟ حس می‌کنم به این بنده خدا کلک زدن و سرش کلاه گذاشتن. من خودم با هشت میلیارد لوله‌های آب رو منفجر می‌کنم اما سد به اون عظمت رو نه حقیقتا. به ریسکش نمی‌ارزه. 

 

پ‌ن: یه خانواده سبزی‌فروش هم تو دهات مهیار اینها دستگیر کردن که تو زیر زمین خونه‌اشون پهباد می‌ساختن. ریز پرنده‌ نه‌ها! پهباد! توانمندی‌های خانواده‌ی سبزی فروش روستایی مرا شگفت‌زده کرد.

 

پ‌ن۲: تقریبا روزی نیست که ایست بازرسی‌ها حدااااقل یکی دوتا ماشین پر ریز پرنده توقیف نکنن. مخصوصا تعطیلات که میشه در پوشش مسافرت توریست محموله‌هاشون رو جا به جا می‌کنن. ولی خب هیچ کدوم رسانه‌ای نمیشه و کسی نمی‌فهمه. 

 

پ‌ن۳: تحلیل‌های زیادی هشدار میشدن این بار جنگ بشه از مرز ما میشه. امیدوارم قبل شروع مجدد جنگ دوره‌ی هلال احمر من هم شروع بشه :/ 

 

پ‌ن۴: الان به ذهنم رسید شاید ۸ میلیارد پیش پرداخت ماموریتش بوده و در صورت موفقیت اصل پول رو بهش می‌دادن؟ اون‌طوری باشه سودش خوبه :دی

میخک ۱۱ ۹

خیلی ظالمانه است که بابت تازیانه‌هایی که به قلبت زدن نمیشه شکایت کرد

دردش از هزارتا کتک‌کاری بیشتره

میخک ۴ ۴

به گمانم که میان همه زائر هایت

فقط امضای برات دل ما جا مانده

میخک ۲ ۷

باز هم اسمِ منِ گمشده جا می‌افتد؟

بغضم رو قورت میدم. خاطرات جمعه نصر از جلوی چشم‌هام می‌گذره. داد میزد. فحش می‌داد. نفرین می‌کرد. سه شبانه روز از سردرد خوابش نمی‌برد. گریه‌لش بند نمیومد. اون زمان نمی‌دونستم اگه برم تا این حد واکنش نشون میده. الان می‌دونم و مطمئنم. بغضم رو قورت میدم. اون موقع حال جسمی‌اش خوب بود؛، الان نه‌. الان بارداره‌ و استرس براش مثل سم می‌مونه.

بغضم رو قورت میدم. نباید جلوش گریه کنم. تقصیر اون نیست. اگه من لایق اربعین بودم خود امام حسین به دلش می‌انداخت تا رضایت بده. بغضم رو قورت میدم. همه‌ی گناه‌هام میاد جلوی چشمم؛ نمازهایی که قضا شد، خشمی که کنترل نشد، صبری که به جا آورده نشد، نیش زبونی که مهار نشد و... معلومه که هر کس و ناکسی رو اربعین راه نمیدن. معلومه که هر بی لیاقتی تو سفینه‌ی نجات جا نداره‌. پارسال هم در دیزی باز بود، حیای من کجای رفته بود؟ معلوم بود که من کجا و اربعینی‌ها کجا!

گوشی دستم می‌گیرم تا‌حواسم پرت شه. میرم ایتا، کانال مزون حجاب، به ادمین پیام میدم "سلام وقتتون بخیر، این مدل برای اربعین به اندازه کافی خنک هست؟" و منتظر جوابش می‌مونم. آخه من هنوز به کرامت این خاندان امید دارم...

میخک ۶ ۲
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان