پشت صحنه معلمی چندم؟
ساده بگم
انش آموزها خیلی بیچارهان
خیلی
خیلی
خیلی
گناه دارن
همهی وزارت خونهها رو تعطیل میکردیم، فقط آپ درستی میساختیم، باور کنید کشور درست میشد
به خدا نمیخوام از حقوق پایین بگم
اما به هرکسی که نمیتونه با حقوق پایین بسازه میگم، تو رو قرآن نیا آموزش پرورش. معلمی میدون جهاده. اگه دنبال استخدام رسمی و تعطیلات زیاد و حقوق ثابتی اصلا نیا سمت این شغل. چون یا خودت نابود میشی یا بچهها رو نابود میکنی. الان بین همکارهام زیاد میبینم. دنبال شغل کارمندی بوده، استخدام شده، الان داره گند میزنه تو تربیت بچه. رتبهبندی معلمهای هدفش این بود که همین تفاوتهای بین معلمهای رو آش کار کنه و سیستم ارزیابی معلمین بشه. گند خورد توش. واقعا گند خورد.
فاجعه کجا نمایان میشه؟ تو نوجوانها. تا وقتی ابتدایی هستن آتیش زیر خاکسترن. و معلمهای عزیز هی هیزم به این آتیش اضافه میکنن. و تو دبیرستان؟ زبانه میکشن. میسوزن. جزعاله میشن. گناه دارن به خدا. تنهام. خیلی خیلی تنهام. تو لیگ جت من میبینم که چقدر بیچارهان. گناه بچه چیه پدر مادر عرضه تربیت نذاشته؟ گناه بچه چیه از بچگی گوشی دادن دستش و ولش کردن به امون اینستاگرام؟ گناهش چیه مادر پدرش خودشون معتاد گوشی هستن و اصول اولیه ارتباط انسانی رو بلد نیستن؟ گناهش چیه که تک فرزنده و با تمام دخترخالهها و پسرعموها هم قطع رابطهان؟ دلم براشون کبابه. کاش کلاس اول نبودم. من دلم میخواد نوجوون ها رو بغل کنم. میدونم کلاس اول ریشه است اما... دلم به این مدل تدریس نیست. علاقهام بحرانهای بلوغ و چالشهای ناجوانانه.
فردا جشن آب دارم. قر و فرهای اول رو دوست ندارم. خدا میدونه فقط بخاطر بچهها انجام میدم. کاش من معلمشون نبودم و یه معلم بهتر داشتن. چی بگم؟ جسمم خسته است. خدایا الان جمعه است و من خستم. صبح با درد وحشتناک بیدار شدم، دکتر دارو داد و یکم بهترم اما بازهم حال جسمیام خوب نیست. روحم هم خسته است. طاقت این همه مشکل بچههای جت رو ندارم. بچهها خیلی بیپناهن. مخصوصا بچههای بدون مادر...
دعا میکنید جشن آب خوب پیش بره فردا؟
