روز یازدهم معلمی

تازه فهمیدم معلم‌ها چطور اسم دانش آموزهاشون رو بعد سال‌ها یادشون می‌مونه درحالی که خیلی از دانش آموزها فراموش میکنن. باورم نمیشه فقط یازده روزه با بچه‌های کلاس اول یک آشنا شدم. انگار یه عمرا میشناسمشون.  انگار از لحظه ی تولدشون باهاشون زندگی کردم. روشون غیرت دارم. برام عزیزن. و تک تک رفتارشون رو یادم می‌مونه. من معلم حواس پرت و ولی بینی هستم و خیلی چیزها رو متوجه نمیشم (متاسفانه). اما با این حال اینکه چرا ف وقتی گفتم با خمیر بازی الگوهایی که رو تخته کشیده بودن رو درست کنن کل زنگ درِ خمیربازی‌اش رو باز نکرد شده بزرگترین دغدغه‌ی امروزم. اینکه س از دست مادر وسواسی‌اش چی می‌کشه اعصابم رو خورد کرده. تحقیق درمورد ADHD برای شناخت بهتر آ تمام وقتم رو گرفته. روش‌های مهار اون حجم خودمحوری و ننربازی‌های ر هی جلوی چشمم رژه میره. نگرانی درمورد زندگی شخصی و آینده‌ی الف و الف و الف (سه اسم متفاوت دارن که همشون با الف شروع میشه) آرومم نمی‌ذاره. یازده روزه معلمم و خیلی اشتباهات تو این یازده روز داشتم اما... خوشحالن که باهاتون آشنا شدم بچه‌ها. هرچند هنوز اشکم رو در میارید. هرچند من رو به حدی مریض کردید که رو به موت بیفتم چند وقت. هرچند که گاهی دیوونه‌ام میکنید ولی اینها همش بخاطر ضعف و تازه کار بودن منه نه شما. 

دیگه اینکه امروز جشن قرآن گرفتیم. تمام اول ها باهم. ۸۰ تا نشانگر قرآن طرح ماشین اونم با فوم اکلیل درست کردم و حقیقتا سخت بود. تا یه مدت اگه قیچی ببینم جیغ میکشم. براشون برف شادی خریدم زدم روحشون شاد شد. اسپیکر که خودم خریده بودم خودم براشون مولودی و سرود پخش کردم هرچند هیچ واکنشی نداشتن ولی خب فضا خوب بود به نظرم. بادکنک اضافه خریده بودم برای هرکس که بادکنک نمیاره. بهشون هم گفته بودم نفری ۴ تا بادکنک بیارن. بعد فکرش رو بکنید معلم‌های کلاس های دیگه گفته بودن نفری یک بادکنک بیارن و با نظرشون بس بود‌. برام خیلی مهم بود که این روز به همه خوش بگذره. معلم اول سه براشون شکلات گیفت کرده بود. انجمن اولیا هم گیفت برای کلاس خودم درست کرده بودن با آب‌نبات و تراش و جینگول‌جات خوشگل. زنگ آخر هم بودمشون حیاط پشتی تاب و سرسره و الاکلنگ بازی کردن. میخواستم حداقل تا یه مدت هر وقت اسم قرآن بیاد یاد جشن و شادی و حال خوب بیفتن. هرچند از جهت فنی شاید برای روز بدون کتاب زود بود (تازه وسط مهره و من روز بدون کتاب برگزار کردم :/ ) ولی خب آخه جشن قرآن بووووود. برای علوم هم بردمشون حیاط ذغال دادم دستشون که سایه خودشون رو بکشن. بعد فکر کن نکته‌ی آموزشی قضیه این بود که ببینن سایه اشون با گذر زمان بلندتر و کوتاهتر میشه، اون وقت من یادم رفت بگم دوباره برید رو نقاشی سایه‌اتون وایستید ببینید بلند شده یا نه! خدایگان سوتی هستم اینجانب. امیدوارم کسی نقاشی ذغالی‌اشون رو پاک نکنه و فردا بتونم انجامش بدم. پروژکتور هم زد خراب شد نتونستم فیلم درس سایه‌ها رو نشونشون بدم. کتاب هم که نیاورده بودن. دیگه گذروندم....

دیگه اینکه از درس خیلی عقبم؟ میشه بیایید و بگید عیب نداره؟ خودم هم ته دلم میگم عیب نداره. خدا رحم کرده مامان‌ها گیر ندادن تاحالا. من همینکه با حال مریضم اون دو روز که مرده‌ی متحرک بودم پا شدم اومدم مدرسه باید قدرم رو بدونن. والا :/ وای وای وای، وای از مامانِ س.... مشاور مدرسه تو راهرو دیده بودتش میگفت خدا به دادت برسه از دستش. مامان ر یه جور معضله مامان س یه جور. مامان‌های بیخیال هم یه جور. 

دیگه اینکه‌‌‌... امروز حالم خوبه. باتشکر از کسانی که در روزهای حال بدی همراه و پشتیبانم بودن. دعا کنید زندگیم نظم بگیره برم رانندگی یاد بگیرم بالاخره. 

میخک ۷ ۶
cheshiere Mss

بانو خسته نباشید ، چقدر شما عالی تلاش کردید ، چقدر قشنگ مراقب شون هستید .

و همینطور که فرمودید عقب بودن از بودجه بندی اصلا عیب نداره مهم اینکه بچه ها یاد بگیرند نه اینکه نمره بگیرند مگه نه؟ این چیزیه که وقتی بچه بودم همیشه آرزو می کردم کسی بفهمه و بگذاره یاد بگیریم که یادبگیریم ولی دوران ما فقط بحث نمره بود و برگه ، خیلی خوشحالم شما اینقدر دغدغه مندی اد براشون ، انشالله خدا کمکتون کنه و به بهترین وجه به اتمام برسونیدشون به قول پدرم خیر ببینید که اینقدر عزیز و محترم هستید.

همونطور که گفتم شما معلم جذابی هستید(((UωU` *)💙

لطف دارید...

امیدوارم واقعا بتونم مراقبشون باشم...
والا معلم‌ها میگن که عیب داره. خودم هم نمیدونم حق با کیه. فعلا هرکاری بتونم انجام میدم فقط...
خب قطعا برای معلم یاد گرفتن بچه مهمه، اصلا یاد نگیره چطور نمره بیاره؟ ولی اینکه تا وقت مقرر یاد بگیرن چالشه...
لطف دارید مجددا... شما بیش از ظرفیت من بهم لطف دارید... من هیچی نیستم و هیچ کاری نمی‌کنم... فقط دعا می‌کنم مانع مسیر رشدشون نشم همین...

سایه ..

عزیزم، خدا قوت :)

آدم وقتی مامان ها رو می‌بینه، تازه می‌فهمه بچه‌ها گناهی ندارن و مشکل از کجا آب میخوره :(

دقیییییییقا

ممنونم :`)

°•ســــائِلُ الزَّهـرا•°

چقدر دلم برای کلاست تنگ شده بود🤭

اصلا برای هیچی استرس نداشته باش، همه چی حل میشه، همه چی میوفته رو دورش.

فقط بدون تو معلم نمونه ای

تلاشت بینظیره

ان شالله که موفق بشی:)

وخوش به حال دانش آموزانت^_^

ای جانم 

فک کم تا اخر سال دیگه تک تک بچهام رو بشناسید:)))
نمونه و بی نظیر که نیستم خودم می‌دونم 
فقط سعی میکنم خوب باشم و از خدا میخوام کمکم کنه
بیشتر از این برنمیاد از دستم
ممنونم :`)

ثمین

سلام، خداقوتت:)

 

عیب داره ولی😅 مهر اگه عقب بیفتی خیلی برات سخت میشه. جبران کردن.

اونم کلاس اول که تمرین و تکرار زیاااااد نیاز داره و اگه بعدا بخوای سرعت کلاسو ببری بالا هم خوب یاد نمیگیرن هم دوباره کاریه باید برگشت داشته باشی. چیزیم نمیتونی پیش مطالعه یا با تکلیف آمادگی پیش  بزری کلاسو برسونی

سلام

گریم رو در نیارید که
اونقدر شدید عقب نیستم آخه 
نمیدونم 
خدایا کمکم کن
آه
واقعا سخته

سر باز

سلام

 

بگم بالای پنجاه بار از بعضی ها اسمشونو پرسیدم باور می کنید؟! :( حتی اسم اونهایی که بلد بودم رو هم یادم رفته :(

شما به عنوان معلم ثابت یه کلاس هستید یا یه درس خاص رو میرید؟ چه پایه‌ای؟ گیج شدم چون پرسیدم


سلام

سر باز

دوره ابتدایی نیستم... توی متوسطه هم که هر درسی دبیر خودش رو داره و من هم چند کلاس مختلف رو میرم برای چند پایه مختلف... و مسئله اینه که من با خیلی هایی که باهاشون کلاس ندارم هم باید ارتباط داشته باشم... همین تعدد نفرات و حافظه خراب من، کار دستم داده... من حتی حافظه تصویری خوبی هم ندارم :(

طرح امین هستید؟ اگه طرح امین باشیو خیلی خیلی خوبه. سوال بعدی اینکه با لباس روحانیت میرید مدرسه؟ 

پدر شوهرم برای دبیرستان یه تکنیک داره، اینکه تمام بچه‌ها رو چنگیز صدا میکنه. بچه‌ها هم خوششون میاد. اسم‌های عجیب غریب این مدلی می‌ذاره رو بلا استثنا همه‌. فرق نمی‌ذاره که بگیم مسخره کردنه‌. دانش آموزهاش عاشقشن.  لازم نیست اسم همه یادتون بمونه واقعا از هرکس یه چیز کوچیک یادتون باشه بسه. 

سر باز

بله طرح امینم

نه من هنوز ملبس نشدم

 

من هم شیوه خودم رو دارم... از مهندس و دکتر گرفته تا ... . به قول شما با این مدل صدا کردن کلی هم کیف می کنن ولی مسئله اینه که وقتی میاد میگه آقا من مثلا این مشکل رو دارم، تو باید یادت باشه کی چه مشکلی داشت که بتونی حلش کنی :) 

طرح امین خیلی طرح خوبیه. یادتونه یه بار گفتم سرم شلوغه بعدا میام یه کامنت می‌ذارم پای پستتون؟ درمورد مزایای طرح امین میخواستم حرف بزنم که البته محتوای حرفم یادم رفته.  خداقوت واقعا. موفق باشید همیشه.


استغفرالله 
چنگیز رو با دکتر و مهندس یکی میکنید؟ چنگیز ابهتی داره ناپیدا :)))
یه تکنیک دیگه هم داره چندجا واضحا به عند و شوهی اسم‌های بچه ها رو جا به جا میگه. از اون به بعد هروقت اسم کسی رو اشتباه گفت فکر میکنن شوخیه‌. 
اینجا دیگه کار سخت میشه. منم درک نمی‌کنم معاون ها چطور اسم تک تک بچه‌ها رو حفظ میشن و یادشون می‌مونه همه چیزشون. شخصا توقع داشتم معاون‌ها هیچوقت وجود داشتن من رو اصلا حس نکنن حتی، ولی می‌بینم اکثرشون هنوز هم اسمم رو به خاطر دارن و برگ‌هایم :/ چطور ممکنه اخه؟ قدرت عجیبی میخواد معلمی...

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان