روز اول معلمی پلاس

هنوز وقت نکردم پست روز دوم رو بنویسم ولی...

تو گروه هم‌دانشگاهی‌ها می‌بینم به دوستام گل هدیه دادن. اینا هم با کلیلی قلب و اکلیل از مواجهه با دانش آموزان دسته گل مودب و دوست داشتنی‌اشون نوشتن. صدای گریه‌ی حضار...

میخک ۵ ۲
فاطمه

سلام

ولی من روز اول معلمی رو یادمه که با گریه رفتم خونه. تازه پسر نبودن. اول هم نبودن...

من گریه نکردم اما مات و مبهوت بودم...


+سلام
کانال ها رو دنبال کردم 
خیلی خیلی خیلی ممنون 
واقعا خوب بودن

صاد نون

والا یا ما خیلی لوس بودیم یا اینا خیلی قوی و خوشبختن...

چون ما هممون یه سطحی از فروپاشی رو تجربه کردیم سال اول😅

روستا تدریس میکنن خواهر 

روستا بهشته 
بچه‌هاش مودبن 
احترام قائلن و حرف گوش میدن 
اولیا کاملا مطیعن
تعداد پایینه 
هعی...

صاد نون

ماهم روستا بودیم وازین خبرا نبوداااا 😂😂

 

بجز تعداد پایین.

البته تعداد پایین در مقایسه با مدارس شهری که ۳۰-۴۰ تا هستن. وگرنه بنظرم ۲۵ به بالا تعداد کم حساب نمیشه.

ومنم همیشه به نسبت مدارس روستایی کلاسهای پر جمعیتشو داشتم😂

همه چیز به بهت و اقباله خانم😂

روستایی ها اکثرا زیر ۲۰ن 

خیلیا زیر ۱۵ 
از این جهت واقعا راحته خب 


واقعا خانم :))))

امیر +

:)))))))

یادش بخیر 
با کلی ذوق و شوق میومدم اینجا درباره روز به روز کلاسم می‌نوشتم. چقدر دوران شیرینی بود :))

نمیدونم کانال خدابانو رو دارید یا نه. اونجا توی یکی از ویس‌هاشون درباره‌ی «رئیس بدن» صحبت کردن که به شدت برای دانش‌اموزای دوره اول ابتدایی مفیده. ازشون درخواست کردم که دوباره دربارش صحبت کنن ولی فعلا در شرایطی نیستن که بتونن توضیح بدن. 
اونجا همون عبارت «رئیس بدن» رو سرچ کنین براتون یک ویسی میاد که توضیح میده.

به نظرم خیلی مفیده.

حالاتِ درونی خوبی ندارم این ایام 

استرس مدرسه تشدیدش میکنه 
فقط به عشق بچه‌ها مبارزه میکنم تا سرپا بمونم 
ان‌شاءلله این دوران هم میگذره...


گوش دادم و عالی بود،خیلی ممنون از معرفی. اتفاقا تو وویسشون شنیده بودم یه چیزی هست به نام رئیس بدن ولی املاش رو متوجه نمی‌شدم (رِیس میشنیدم) و هرچی سرچ میکردم نمی‌آورد. مرسی که گفتید و تونستم پیداش کنم



یه ایرادِ وارم اینه که بالای ده تا کانال عضو شدم و واقعا دارم گیج میشم. بابد انتخاب کنم کدوم بهتره نهایتا دو سه جا بمونم و بقیه رو ترک کنم. سرم از این همه مطالبی که می‌خونم دارم میترکه. 


ان‌شاءلله که بتونم لایق معلمی این بچه‌ها باشم...



+نتونستم نمرسم، پس....
+چطوری ریدم رو به بچه‌ها مثبت‌تر کنم؟ چطوری صبرم رو بیشتر کنم؟ چطور بفهمم کارم درسته یا غلط؟ چطور جدیت و محبت رو باهم پیش ببرم؟ چه بازی های مکملی می‌شناسید که به شلوغ ها بدن تا سرگرم بشن و تند تند بلند نشن؟ 

امیر +

چند تا کانال خودم دارم جالب هستن

یکی همین خدابانو

یکی لیموترش limotorsh403، ایشون اگر سوالی دارین هم جواب می‌دن معمولا.

یکی هم مامعلما که مطالب جالبی می‌فرستن و احتمالا به زودی بسترشون رو گسترش می‌دن و اونجا یک گروه مخصوص معلما می‌زنن که سوالاتشون رو بپرسن و هم افزایی داشته باشن mamoalema

 

چرا دیدتون به بچه‌ها منفیه؟

صبر که جزئی از معلمی هست. ولی توی کدوم قسمتش؟

جدیت از محبت به نظرم ارزش و اهمیت بیشتری داره. چون می‌دونین اون جدیت به خاطر دلسوزیتون هست. دلتون می‌خواد اون کودک رشد کنه و به صلاحش هست که این اتفاق بیفته.

تکنیک شمارش ۵ تا ۱ رو استفاده می‌کردم و جالب بود. 

همین رئیس بدن که گفته شد. «رئیس دست و پات باش که بدون اجازه بلند نشی» و مدام این رو تکرار کنین. 

برای بازی هم کلاس اول حقیقتا ایده‌ای ندارم ولی فکر کنم صاحب کانال لیمو ترش بدونه. 

خیلی متشکرم


نگفتم منفیه، به اندازه‌ای که میخوام مثبت نیست ولی. به اندازه کافی بابتش عذاب وجدان دارم. دوست داشتم ۱ مهر رو با وضعیت روحی مساعدتری شروع میکردم که خب شرایط اینطور شد. 
کمالگرایی‌ام که اود میکنه دیوونه میشم رسما. به رو نمیارما اما از درون خیلی بهم میریزم. بعضی وقتا به کلافگی میرسم و نمیدونم چی کار باید بکنم. واقعا برای کلافه شدن زوده نه؟ 
ابهام من رو شکنجه میده، و این بده. وقتی نمیدونم برنامه‌ی سالانه‌ام چیه تا مرز فروپاشی روانی میرم یعنی. 
حتما رو رئیس بدن کار میکنم...
ممنونم....

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان