جومونگِ ایران زمین
شعارِ "جومونگ ایران زمین، موسوی رو زد زمین" رو شنیده بودید؟ خبر داشتید این لقبی بود که به احمدینژاد داده شده بود؟ از تاثیر پخش سریال جومونگ به سرنوشت انتخابات ۸۸ اطلاع دارید؟ بیایید تا براتون بگم
[عجب قلابی برای ریلز شد :) حیف اینستاگرام ندارم :( ]
اینکه جومونگ این همه ساله محبوب قلب میلیونها نفره اتفاقی نیست. اینکه بارها و بارها تماشا میکنیم و هر سری برامون تازگی داره دلیلش صرفا نوستالژی نیست. سریال جومونگ با وجود تمام ضعفهای کارگردانی و تولید، فیلمنامهی قویای داره که روی درون مایههای سیاسی مهمی دست گذاشته. همین باعث میشه همیشه تازه باشه و هرکس در هر زمان و مکانی بتونه اوضاع سیاسی جهان پیرامون خودش رو در دل این سریال پیدا کنه. مفاهیم کلیدی جاودانهی جومونگ چی هستن؟ استعمار، مقاومت و سازش
موافقید جومونگ رو با ایران تطبیق بدم براتون؟ اگه آره عدد یک رو به سیهزار فلان فلان ارسال کنید [امروز چرا اینقدر بانمک شدم :/ ] اول از همه میخوام بهتون نشون بدم در چشم یه بچه حزب اللهی جومونگ چه شکلیه:
هان= آمریکا. ابرقدرتی که کل دنیای سریال رو در چنته داره. از همه قویتره و خیلی مستقیم به همه زور میگه. کدخدای دنیاست به قولی. هیچ رحم و موروتی هم نداره و هرکس دنبال استقلال باشه رو با خاک یکسان میکنه. از پیشرفت بقیه کشورها میترسه و میخواد تکنولوژی روز فقط دست خودش باشه و بقیه محتاجش باشن.
زوآنتو= اسرائیل. پایگاه آمریکا/هان در خاورمیانه/جهانِ سریاله. از خودش هیچی نداره و به لطف هان تامین میشه. گلوگاه سرزمین هانه. اگه شکست بخوره دست هان از این منطقه کوتاه میشه.
یانگجو=تشکیلات خودگردان فلسطین. عملا نوچه هانه. خودش اتفاقا شاهزادهی چوسان قدیم بوده اما حیثیت و ملیت خودش رو فروخته و پاچه خواری هان رو میکنه تا بهش قدرت بدن.
البته زوآنتو و یانگجو قابل تطبیق با خیلیهای دیگه است. هر کشوری که کدخدایی آمریکا رو پذیرفته و هر مسئولی که برای باقی موندن تو پست و مقامش لپ ترامپ رو ماچ میکنه [مودبانه خواستم بگم، خودتون بیادبانهاش رو تصور کنید] از اروپا گرفته تا کشورهای عربی و...
تسو= سردمدار اصلاحطلبها. همیشه دنبال سازش با غرب. معتقد به اینکه ما هرگز نخواهیم توانست جلوی آمریکا بایستیم پس باید هرچی میگن بگیم چشم. عاشق مذاکره. پیروی مکتب "بدیم بره" وگرنه مردممون نمک ندارن بخورن. حامی #نه_به_جنگ به شرط اینکه دشمن خارجی باشه وگرنه جنگ داخلی چه ایرادی داره. بیتوجه به اخلاقیات و معنویات.
جومونگ: فرماندهی بسیجیها. متکی به درون. حامی تولید داخل. روحیه جنگنده و مبارز. یاور مستضعفین و بی پناهان. آرمانگرا و دنبالهروی اهداف والا. شجاع. از زیادی دشمن و کمی خودیها نمیترسه. ساده زیسته و مثل فقیرترین مردمش زندگی میکنه. به معنویت (مظهرش بانو یومیول) احترام میذاره. مردم اون زمان این ویژگیها رو تو احمدینژاد میدیدن. رنگ قرمز هردوشون هم باعث میشد تداعی ناخودآگاه بیشتری داشته باشن.
اسلحهخانه سلطنتی= نیروگاه اتمی. همونی که هان/ آمریکا همیشه میگه باید درش رو تخته/پلمپ کنید و هیچوقت ساخت سلاح/تکنولوژی رو یاد نگیرید. همونی که لازمهی قدرت هر کشوریه. همونی که حق مسلم ماست ولی پیش نیاز مذاکرهای که تسو میکنه دست کشیدن از سلاح فولادیه. همونی که هرکس داشته باشه تازه میتونه مذاکرهی برابر انجام یده.
سلاح فولادی= انرژی هستهای
گروه دامول= بسیج/سپاه/ حزب الله/ هستههای مقاومت
گوگوریو= جمهوری اسلامی. کشوری که برمبنای آرمانهای والا ساخته شده. ستونهاش باور به دانشمندان داخلی و جهاد دائمی علیه استکبار جهانی بوده.
این خوانش حزب اللهی از جومونگ بود. بچه بسیجیها اینطوری میبیننش و عشق میکنن. اونطور که من تحقیق کردم سال ۸۷ پخش جومونگ شروع شد و تا دم دمهای انتخابات ادامه داشت. اون دوران برداشت اکثریت از جومونگ همین بود. اما الان راستش اوضاع فرق کرده. یه خوانش اصلاح طلبانه از جومونگ هست که اتفاقا هرکس ببینه به تسو حق میده و طرفدارش میشه. اگه موافقید اونم بنویسم عدد دو رو به چهل هزار و خوردهای بفرستید. اگه هم سختتونه پای همین پست یه کامنت بذارید. باتشکر :دی