خانوادگی
فرض کنید خانوادهای دارید که در حق مادر شما ظلم کردن و ضربههای بدی بهش زدن. فرقی هم نداره هردوی طایقه مادری و پدری. قبلا مادرتون کلی به همهاشون لطف کرده اما اونها هیچوقت لطف رو جبران نکردن و همیشه طلبکار بودن. حالا مادر تصمیم میگیره ارتباطش با خانواده رو خیلی خیلی کم کنه در حالی که قبلا خیلی بهم نزدیک بودن (و به الطبع شما هم نزدیک بودید). درسته مادرتون هم بی تقصیر نیست، اصطکاک فراوانی بوده با هرکس به یه دلیلی. مشکل اینه مادرتون کینهایه و به هیچوجه کسایی که بهش بدی کردن رو نمیبخشه.
تو این موقعیت شمای متاهل اگر ارتباط بگیرید با خانواده انگار مادرتون رو کوچیک کردید (اونا هم تا شما و همسرتون رو تنها گیر میارن بدگویی مادرتون رو میکنن). اگه تلاش نکنید به ارتباط که خودتون بیکس و کار میشید. طبیعتا شما کوچیکتر هستید از همه. کسی داوطلب رابطه صمیمانه با شما نمیشه و توقع میره که شما بیشتر سر بزنید و حال و احوالشون رو جویا بشید.
تنها موقعیت برای دیدن خانوادهها دورهمیهای رسمی و دعوتهای همگانیه که چند ماه یه بار پیش میاد. مشکل اینه شما بخاطر شغل حساسی که دارید وقتی بقیه سرشون خلوته و از تعطیلات لذت میبرن سرتون شلوغه و خیلی وقتها نمیتونید تو اون دعواهای رسمی شرکت کنید. سایر وقتها که تایم آزاد به دست میارید اگه بخواید به کسی سر بزنید یا حتی تماس بگیزید مادرتون شدیدا ناراحت میشه و واکنش نشون میده.
شما باشید چه میکنید؟