از احوالات یهویی
۱ آبان ۰۳ / ۱۷:۰۶
پراکنده کاری
سردرد
خونهی به شدت آشفته
عقب موندن از درس و زندگی
ذهن مشوش و مغز سنگین شده
تن خسته و روح آزرده
خستگی خستگی خستگی
رویا بسیار، امید اندک
سردرد
در جا ماندگی
حس خسران
عزم نیمه جزم...
پراکنده کاری
سردرد
خونهی به شدت آشفته
عقب موندن از درس و زندگی
ذهن مشوش و مغز سنگین شده
تن خسته و روح آزرده
خستگی خستگی خستگی
رویا بسیار، امید اندک
سردرد
در جا ماندگی
حس خسران
عزم نیمه جزم...
هر وقت به این نقطه میرسم
یه جوری وصل میکنم به اهل بیت خودمو
حالا عمل عبادی خاصی
قرآن منظمی
زیارت حضرت معصومه یا امام رضا سلام الله علیهما
هیئت و روضه اباعبدالله
زنگار میگیره دل، طبیعی هم هست
عزیز که باشیم اون وقت یه کار می کنند بفهمیم که بریم سمتشون
ما از اضافه گل اهل بیت خلق شدیم دیگه
متصلیم بهشون
دور شیم یا درگیر کارهای روزمره بشیم فراموششون کنیم الارم میده درونمون
ممنونم از راهنماییهاتون :`)